در و دیوار اینجا بوی تازگی میدهد. از در ساختمان اصلی که وارد شوی، پوسترهای رنگی و سیاهوسفید کار دست دانشآموزان رشته گرافیک کامپیوتری را میبینی که روی دیوار سمت راست نصب شده است. روی دیوار روبهرو تصویر نقاشیشده مرحوم محمدهادی هادوی را نصب کردهاند که فرزندان و همسرش بخشی از میراثش را برای ساخت این مدرسه هزینه کردند تا یادش را زنده نگهدارند.
اینجا آموزشگاه کاردانش زندهیاد محمدهادی هادوی است. این مدرسه از طرحهای اداره کل نوسازی و تجهیز مدارس خراسان رضوی است که با همکاری خانواده هادوی به پایان رسیده است. آموزشگاه تازهتأسیس محله امیریه، دهم آذر، بهصورت رسمی و با حضور وزیر آموزشوپرورش در خیابان اقدسیه افتتاح شد؛ مدرسهای فنی که از ابتدای مهر کارش را آغاز کرده و فعالیت آن برای دختران ساکن این محدوده امیدبخش و شادیآور بوده است.
فضای تربیتی و علاقه به علم و دانشاندوزی بهعنوان شیوهای ماندگار برای یاری به حال و آینده هموطنان، دلیل اصلی ساخت و تکمیل مدرسه است؛ اینها را محمدحسین هادوی میگوید و ادامه میدهد: بهدلیل تجارب شغلی و تحصیلی خانوادگی مرحوم پدرم، تصمیم گرفتیم بهجای دیگر فعالیتهای خیر، این دارایی را برای امر آموزش درنظر بگیریم.
با همکاری آقای حاجیاسماعیلی متوجه نیاز محدوده الهیه به مدرسه شدیم و طی جلسهای رئیس وقت ناحیه۷ آموزش وپرورش از اهمیت تکمیل این مدرسه برای ما توضیحاتی بیان کردند. از همان زمان تصمیم گرفتیم ادامه کار را برعهده بگیریم و ساخت مدرسه را به پایان برسانیم.
طی قرارداد با سازمان نوسازی مدارس ادامه کار آغاز شد و ساخت آن تا قبل از مهر۱۴۰۲ به پایان رسید. تجهیز مدرسه برعهده آموزشوپرورش است، هرچند بهصورت داوطلبانه سرمایهگذاران و کارآفرینان را ترغیب میکنیم که در این امر مهم یاریرسان آموزشوپرورش باشند.
کلنگ ساخت مدرسه کار دانش زندهیاد هادوی سال۱۳۹۹ در زمینی به مساحت ۴ هزارمترمربع بر زمین خورد و کارهای ساخت آن را اداره کل نوسازی و تجهیز مدارس خراسان رضوی برعهده گرفت؛ پروژهای که هزینه آن از اعتبارات طرحهای ملی این اداره تأمین شده است. اما این اداره برای تکمیل طرح با کمبود بودجه مواجه شد و در ادامه سراغ خیران مدرسهساز رفت. ادامه کار با مشارکت خیران به پایان رسید.
مرحوم محمدهادی هادوی سال ۱۳۷۳ و در زمانیکه تصدی مدیریت بانک صادارت سیستانوبلوچستان را برعهده داشت، بهدلیل سرطان معده به رحمت خدا رفت. از پنجسال پیش، همسر و فرزندان مرحوم فکر کردند که کار ماندگاری برای زنده نگهداشتن نام او انجام دهند؛ کارهایی همچون ساخت مرکز درمانی، کمک به اشتغال و کمک به توسعه حوزه آموزش را در سر داشتند.
با شیوع کرونا، اما اجرای این ایدهها به تعویق افتاد تا درنهایت با همکاری رضا حاجیاسماعیلی، یکی از دبیران شهرمان، خانواده هادوی متوجه نیاز آموزشی ناحیه۷ آموزشوپرورش به تکمیل این مدرسه شدند.
محمدحسین، پسر بزرگ مرحوم، میگوید: ساخت مدرسه وصیت پدر نبود، اما باتوجه به علاقهاش به توسعه علم و دانش و آموزههایی که برای ما فرزندان در این حوزه داشت، با همفکری مادرم تصمیم گرفتیم به زیرساختهای آموزشی کمک کنیم. منبع اصلی تأمین مالی کمک به ساخت مدرسه از بخشی از میراث پدرم و الباقی هم از پسانداز های مادرم و ما فرزندان تأمین شد.
محمدهادی هادوی که این مدرسه به یاد او احداث شده است، ۷۶سال پیش در شهر بیرجند در خانوادهای فرهنگدوست متولد شد. پدر مرحوم او، مرتضی هادوی، معاون فرهنگ (آموزشوپرورش) بیرجند بوده است.
پدربزرگ محمدهادی، آیتالله محمدهادی هادوی، نیز از فقهای منتخب نظارت بر مجلس مشروطه و از شاگردان مرحوم میرزایشیرازی بوده است. علاقه این روحانی به فرهنگ باعث تأسیس اولین مدرسه نوین در بیرجند شد تا نشانگر این باشد که هادویها نسلبهنسل علم را ارج مینهند.
اما میراث ماندگاری که به ساخت این مدرسه کاردانش منجر شده است، خود قصهای شنیدنی دارد. خانه آبا و اجدادی مرحوم هادوی در شهر بیرجند است که دو نسل قبل توسط پدربزرگشان آیتالله محمدهادی هادوی ساخته شد.
منبع اصلی تأمین مالی کمک به ساخت مدرسه از بخشی از میراث پدرم و الباقی هم از پسانداز های مادرم و ما فرزندان تأمین شد
آن مرحوم مجتهد و حاکم شرع در شهر بیرجند هرساله در شب شام غریبان برای عرض تسلیت شهادت امامحسین (ع) مراسم سوگواری برگزار میکرد و هیئتهای مذهبی در این منزل جمع میشدند. بعد از آن مرحوم، مراسم عزاداری توسط فرزندانش ادامه پیدا کرد و بعد از فوت پدر محمدحسین (محمدهادی هادوی)، مادر این رسم را ادامه داد تا وقتی که خانه فرسوده شد.
این منزل بعد از ثبت در میرات فرهنگی به مرکز بازآفرینی شهری وزارت مسکن فروخته شد. مبلغ تأمین شده از این میراث بهعنوان سرمایه اولیه و اصلی کمک به ساخت مدرسه منظور شد.
کارگاه خیاطی طبقه اول است. چهار میز بزرگ مخصوص برش را وسط کارگاه گذاشتهاند و هفتچرخخیاطی هم گوشه دیوار با فاصله از هم قرار دارد. بچهها دور میز برش مشغول اندازهگیری پارچه هستند و با دقت اندازهها را روی الگو و پارچه پیاده میکنند.
مبینا قیصریان، هنرجوی این رشته، ساکن الهیه است و میگوید: تا قبل از اینکه متوجه ساخت این مدرسه شوم، بهدنبال مدارس کاردانش در قاسمآباد میگشتم. تابستان با تعدادی از دوستانم به بوستان نزدیک مدرسه آمده بودیم و متوجه ساخت این مدرسه شدم و برای ثبت نام آمدم.
خیاطی رشته موردعلاقهام است و میخواهم در دانشگاه هم این رشته را دنبال و در آینده کارگاه تأسیس کنم و به دختران علاقهمند آموزش بدهم. از خانه تا مدرسه ۱۰ دقیقه بیشتر راه نیست و دیگر پدر و مادرم نگران راه دور نیستند.
مدرسه در زمینی به مساحت ۴ هزار مترمربع در سهطبقه و با زیربنای ۲ هزارو ۴۰۰ مترمربع ساخته شده است. طبقه همکف برای امور دفتری، طبقه اول به کلاس و کارگاهها و طبقه دوم نیز به کارگاههای چهاررشته تخصصی اختصاص داده شده است. در حال حاضر طبقه دوم بهصورت کامل تجهیز نشده و دانشآموزان از کلاسها و کارگاههای طبقه همکف و اول استفاده میکنند.
۱۳۵ دانشآموز سال دهم در چهاررشته گرافیک رایانه، خیاطی، ساخت طلا و جواهر و تولید و توسعه پایگاه اینترنتی مشغول به تحصیل هستند. تا دوسال آینده و با تجهیز کامل کارگاهها ظرفیت مدرسه به ششصدنفر میرسد. اکرم اکبریان، مدیر این مرکز کاردانش، بیستسال سابقه کار دارد. چهارده سال از این مدت را مدیر، معاون و معاون پرورشی بوده است.
او امسال مدیریت این مدرسه را برعهده دارد. اکبریان میگوید: مدیریت مدارس تازه تأسیس آن هم در رشتههای فنی کار بسیار سنگینی است. به لطف خدا و با همکاری اداره کل آموزشوپرورش، اداره ناحیه۷ و همکاری و همت والدین توانستیم هنرستان را برای مهر امسال آماده کنیم. بهدلیل کمبود تجهیزات امسال را تنها با دانشآموزان سال دهم شروع کردیم و تا دو سال آینده ظرفیت مدرسه را به ششصدنفر میرسانیم.
بسیاری از دانشآموزان مدرسه ساکن همین محدوده هستند، ولی باتوجهبه اینکه مدرسه فنی و مهارتی است، دانشآموزان سایر مناطق نیز میتوانند در مدرسه ثبتنام کنند.
اکبریان میگوید: مدارس هنرستان و کاردانش بهدنبال آموزش مهارت به دانشآموزان هستند و هدفشان کمک به ورود آنها به بازار کار از پایان سال یازدهم است؛ بههمیندلیل متقاضیان زیادی برای ثبتنام در این رشتهها وجود دارد. آموزشوپرورش ناحیه۷ نیز باتوجهبه همین نیاز، ساخت این مدرسه را در محدوده الهیه آغاز کرد.
منطقه۱۲ محدوده جدید و روبهرشدی است که هرساله بر تعداد ساکنان آن افزوده میشود و به مراکز آموزشی بیشتری نیاز دارد. ازطرفی ساخت و تجهیز مدارس، بهویژه مدارس فنی نیاز به حمایت سازمانها، نهادهای دولتی و خیران دارد.
او درباره نیازهای مدرسه میگوید: در حال حاضر ما تنها یک کارگاه هر رشته را فعال کرده ایم، درحالیکه مدرسه ظرفیت دو کارگاه برای هر رشته را دارد. برای خرید چرخخیاطی، دستگاههای طلاسازی و سیستمکامپیوتری نیاز به حمایت بیشتری داریم. بهتنهایی و بدون کمک، کار پیش نمیرود. کمک خیران باری از روی دوش مدیر، همچنین آموزشوپرورش برمیدارد.
صدای چکشهای پشت سرهم با ضرباهنگی مشخص روی سطح فلزی شنیده میشود. دانشآموزان کارگاه ساخت طلا و جواهر میخواهند صفحه برنجی زیردستشان را برای برش آماده کنند. روپوش سفید و عینک مناسب به چشم دارند و نکات ایمنی را رعایت کردهاند. انواع دستگاههای مختلف را دورتادور کارگاه چیدهاند. وسط کارگاه هم میز گذاشتهاند و دانشآموزان دور میزها درحال برش صفحههای برنجی و جوشدادن حلقههای نقرهای هستند. بهار خواجه از دانشآموزان این رشته است.
او پیش از این به عکاسی علاقه داشته است و میخواسته برای این مقطع، رشته عکاسی بخواند، اما با مشاور صحبت میکند و درنهایت با همفکری پدر و مادرش تصمیم میگیرد این رشته را انتخاب کند. بهار میگوید: بعد از اتمام مقطع ابتدایی بهدنبال مدارسی بودم که رشته عکاسی داشته باشند، اما در منطقه خودمان مدرسهای پیدا نمیکردم.
وقتی با مشاور صحبت کردم و متوجه شدم که طلاسازی رشته پردرآمدی است، تصمیمم را تغییر دادم و متوجه شدم که این مدرسه اینجا ساخته شده است و ثبت نام دارد. از انتخابم راضی هستم. مدرسه امکانات خوبی دارد و در همین مدت کوتاه ساخت رینگ، ملیلهکاری، جوشکاری و ذوب فلزات را یاد گرفتهایم.
زنگ آخر است و سمانه حسینپور، مادر بهار، بهدنبالش آمده است و میگوید: خدارا شکر این مدرسه ساخته شد، وگرنه باید هر روز بهار را به منطقه دیگری میبردم. از هفتسال پیش که ساکن رحمانیه شدیم، همیشه برای ثبت نام در مدرسه مشکل داشتیم. حالا با ساخت این مدرسه، خیال بسیاری از والدین راحت شده است. مدرسه نزدیک است و امکانات و کادر آموزشی خوبی دارد.
سیستمها و میزهای کامپیوتری رشته گرافیک هم دورتادور کلاس چیده شده است و هردو دانشآموز پشت یک سیستم هستند. آوا نوپوش ساکن الهیه است. میگوید: از تابستان سال پیش، طراحی دستی را شروع کردم و میخواستم همین رشته را بخوانم.
با مشاور که صحبت کردم، متوجه شدم رشتهای به نام گرافیک رایانهای داریم. خوشحال شدم؛ چون علاوهبر گرافیک کار با نرمافزارهای رایانهای را هم یاد میگرفتم. برای ثبت نام اول سراغ هنرستان سلماسی در محدوده خیابان رحمانیه رفتم، اما تعداد متقاضی زیاد و ثبتنام تمام شده بود.
همانجا گفتند که این کاردانش هم ساخته شده است و از مهر کارش را شروع میکند. به اینجا آمدم و ثبتنام کردم و خوشحالم که این رشته را میخوانم. بسیاری از دوستان و همکلاسی هایم برای رشتههای دیگر به این مدرسه آمدهاند.
کارگاه کامپیوتر هم در طبقه اول است. اینجا هم سیستمها را دورتادور کلاس چیدهاند و هردو دانشآموز پشت یک سیستم هستند. زهرا آرمند هنرجوی ساکن اقدسیه۹ است و هر روز پیاده به مدرسه میآید. خوشحال است که مدرسهای نزدیک خانهشان ساخته شده است و راحت به اینجا میآید و نیاز به سرویس هم ندارد.
زهرا میگوید: از قبل با این رشته آشنا بودم. طراحی سایت و کارهای رایانهای درآمد زیادی دارد و میخواهم از یکسال دیگر، پیش یکی از اقوام کارم را شروع کنم. همیشه برای رفتوآمد به مدارس دوره ابتدایی مشکل داشتیم و پدرم مجبور بود برایم سرویس بگیرد، اما اینجا نزدیک خانه است و پیاده ۱۰ دقیقه هم نمیشود.
کبری آخرتی، مادر فاطمه زهرا سبحانی، دانشآموز رشته خیاطی هم میگوید: دخترم به خیاطی علاقه بسیار دارد. از سه سال پیش کنار دست دخترخاله بزرگترش خیاطی میکند و همیشه میخواست برای دوره متوسطه این رشته را بخواند و بعد هم مزون بزند. وقتی متوجه شدم این مدرسه کاردانش را نزدیک خانه میسازند، خیالم راحت شد.
راه دور سخت است و هر روز باید دلنگران رفتوبرگشت بچهها باشم. دهسالی که ساکن اینجا هستیم، همیشه نگران ثبت نام بچهها بودم و از همان اول خرداد برای ثبتنام آنها اقدام میکردم تا مدرسهها پر نشود. خیلی از مادران مجبور بودند به خاطر کمبود مدرسه در اینجا فرزندشان را در منطقه قاسمآباد ثبت نام کنند. ساخت این مدرسه دغدغه بسیاری از والدین را رفع کرد.
زهرا محمدپور، مادر حدیث اکبرزاده، دانشآموز رشته طلا و جواهر است. از بولوار توس به اینجا آمده، ولی خوشحال است که دخترش در این مدرسه درس میخواند. او میگوید: وقتی دخترم مقطع ابتدایی را تمام کرد، میخواست گرافیک بخواند و در اطراف ما هم مدرسهای که این رشته را داشته باشد، نبود.
با مشاور مدرسه قبلی که صحبت کردیم، از تأسیس این مدرسه خبر داد و گفت رشته ساخت طلا و جواهر هم دارد. اوایل استرس زیادی داشتم و میترسیدم که دخترم موفق نشود. اما از وقتی به کلاس آمده است، از کارگاهها خیلی راضی است و ذوق زیادی دارد.
مادران بسیاری از بولوار توس، شاهنامه و اکبرآباد تصمیم گرفتند فرزندانشان را در این مدرسه ثبت نام کنند. مدارس فنی و مهارتی بیشتر به کار فرزندانمان میآید. بچهها با یادگیری مهارت، آیندهشان را تضمین میکنند. با اینکه راه دور است و باید هر روز دخترم را همراهی کنم، این نزدیکترین مدرسه به محدوده ما بود.
* این گزارش پنجشنبه ۲۳ آذرماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۳۲ شهرآرامحله منطقه ۱۱ و ۱۲ چاپ شده است.